امام زاده سید صالح (ع) ایشان درشهرمدینه متولد شدند. دوران زندگانی آن
بزرگوارمصادف باحکومت متوکل خلیفه ی عباسی بود..در آن
مقطع تاریخی بسیاری ازامام زاده هاوعلویان به سبب کینه توزی و
ضدیت خلفای عباسی ، به سرزمین های مجاور وبلادعجم هجرت
نمودند. آن بزرگوارنیز با آمدن به خوزستان ، این سرزمین را باقدوم
خودمزین گرداند.اولین ملاقات وی در خوزستان با سیداحمد
فداله بودپس ازچندی اقامت درپیش آن سید ،دخترمکرمه ی اورا به
همسری برمی گزیندوبرای ارشاد مردم ایذه راهی آن سرزمین می
گردد، حاکم وقت آن دیارازسلسله ی اتابکان بود.سلطان امربه
دستگیری آن حضرت می دهد.آن حضرت ازشهر خارج می شوند،
نیروهای اتابک به تعقیب ایشان می پردازند.
آن سید بزرگواربه مرغا می رسدودردامنه ی کوهی به نام "جریک"
زیر درخت سدری شبی رابه استراحت می پردازند.صبح
روزبعدسلطان و سربازانش به او می رسندوآن بزرگوار را اسیر
می کنند. امام زاده آنهارابه دین مبین اسلام دعوت می نماید،آنها
تقاضا ی معجزه ازآن حضرت می کنند واز ایشان درخواست
طعام می نمایند درصورتی که سیدتنهاوفاقدهرگونه امکاناتی
بودند تنها دیگچه ای برای پخت طعام دراختیارداشتند
بااین اوصاف هرنوع طعامی که سلطان
وهمراهانش درخواست می نمودندراحاضر نمود جزنفرآخرکه ازآن
حضرت درخواست رطب نموددرحالی که هیچ نخلی درآن اطراف
وجودنداشت،آن حضرت باعصای مبارک خودبه درخت سدر
که در زیرآن نشسته بودند زدوگفت که طعام این مردبا توست
به اذن پروردگارازآن درخت سدر،رطب تازه باریدن گرفت.
بامشاهده ی این معجزه جملگی اسلام
آوردندوبه دستور اتابک بنایی برای آن حضرت ساختند و
دخترخودرا نیزبه عقدایشان درآوردند که ازایشان صاحب
سه پسربه نامهای سیداسماعیل ، سیدمحمد وسیدصدرالدین شدند.
ازسیداسماعیل وسیدصدرالدین فرزندانی باقی است
ولی سیدمحمد در سنین جوانی به شهادت رسیدوقبرمبارک ایشان
درنزدیکی شهرایذه است .
مدفن سیداسماعیل وسید صدرالدین درمرغا و در جوار قبرپدربزرگوارشان سید صالح(ع)است.
مرغادر45کیلومتری شهر مسجدسلیمان دراستان خوزستان قراردارد.
سادات سیدصالح ازدیربازباطوایف چهارلنگ وهفت لنگ
خویشاوندی داشته اند وسادات این بقعه ازدادن هرگونه
عوارض ومالیاتی به خوانین وسلاطین معاف بودند.
نظرات شما عزیزان: